تفکر بینارشتهای مقولهای برای صحه گذاشتن به پرسههای ذهنی، بین رشتهها نیست. و اهمیت دیدن فیلم، ورق زدن کتاب و یا حاضر شدن در سمینارها و گفتگوهای چند جانبه را (در این میان) گوشزد نمیکند. همچنین، بینارشتهای (صرفاً)کوششی برای یافتن رابطهی پیدا و پنهانِ رشتهها نیز به حساب نمیآید. چرا که پذیرفتهایم؛ رسانه و یا رشتهای را نمیتوان یافت که مابینی نداشته باشد، از اصالت هیچ رشته و یا اثری نمیتوان دفاع کرد، با آن که میتوان آن را تعریف و یا از حد و مرزهایش گفت.
قلمرو فکری و یا تفکر بینارشتهای بر مبنای این سؤال بنا شده است: بین رشتهها چه میگذرد؟
در موضوع بحث ما،«بین هنر معاصر و معماری»چه میگذرد؟
چرا که تفکر بینارشتهای اساساً اندیشهی عملگرا و در نهایت مداخلهگر است.
بنا بر همین ضرورت این درسگفتار مبتنی بر بررسی سویههای معماری در رابطه با دیگر رشتههای هنریست که به شکلی معماری با آنها همجوار است.به بیان دقیقتر؛ رشتهی معماری با آنها بده بستان دارد، گاهی از آنها وام میگیرد و گاهی نیز آن رشتهها وامدار معماریاند.
کامنت ها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.